امامعلی رحمان از سال ۱۳۷۱ ریاست جمهوری تاجیکستان را به عهده دارد. در سال ۱۳۷۱، پس از برکناری اجباری رحمان نبیاف، نخستین رهبر این کشور پس از استقلال از اتحاد جماهیر شوروی سابق، امام علی رحمان، که پیشتر رئیس یک مجتمع کشاورزی بود، به مقام ریاست شورای عالی تاجیکستان منصوب شد. در سال ۱۳۷۳، رحمان به مقام ریاست جمهوری انتخاب شد. پس از پایان دورهٔ پنج ساله، او دوباره در سال ۱۳۷۸ به مدت هفت سال دیگر به این مقام برگزیده شد.
در سال ۱۳۸۲، در یک همهپرسی، ۹۳٪ مردم به اصلاح قانون اساسی (برای ممکنشدن انتخاب دوبارهٔ رحمان) رای مثبت دادند. دولت میگوید که ۹۶٪ مردم در این همه پرسی شرکت کردهاند. در نوروز ۱۳۸۶ ه. خ (۲۰۰۷ م) امامعلی رحمانف خواستار آن شد که او را امامعلی رحمان بخوانند. از آنجا که امکان تمدید دورهٔ ریاست جمهوری در کنار دهها اصلاحیهٔ دیگر به رأی گذاشته شد، منتقدان دولت گفتند که رأی مردم با آگاهی کامل نبودهاست.
در اواخر مه ۱۹۹۲ شبهنظامیان جبههٔ خلق تاجیک به فرماندهی سنگک صفروف ــ که پس از ۲۳ سال زندان به جرم اعمال جنایی، آزاد شده بود ــ از کولاب به قرغان تپه، پایگاه اصلی احزاب اسلامی و دموکراتیک، حمله کردند. کولابیها ادعا میکردند که مخالفان از گروههای اسلامی افغانستان، بهویژه حزب اسلامی گلبدین حکمتیار، اسلحه میگیرند و در پایگاههای این حزب آموزش میبینند. اتحاد دموکراتیک ـ اسلامی نیز ادعا میکرد که نیروهای نظامی روسیه مستقر در تاجیکستان، شبهنظامیان طرفدار حکومت را مسلح میکنند. در اواخر اوت ۱۹۹۲ شبهنظامیان کولابی صدها تن را در قرغان تپه کشتند. تظاهرکنندگان مخالف حکومت با ورود به کاخ ریاست جمهوری ۳۵ تن از مقامات را گروگان گرفتند. درنتیجهٔ فشار مخالفان، نبیاف در هفتم سپتامبر مجبور به استعفا گردید و اکبرشاه اسکندراف، رئیس شورای عالی، کفالت ریاست جمهوری را عهدهدار شد و عبدالملک عبداللّه جانف از خجند را به نخست وزیری برگزید. در ۲۷ سپتامبر کولابیها با تصرف قرغان تپه موجب فرار هزاران تن (تا نیمهٔ نوامبر ۰۰۰، ۱۲۶ تن) به دوشنبه شدند
31 آزادکار به اردو دعوت شدنددر بهمن ۱۳۶۸ خورشیدی (فوریهٔ ۱۹۹۰ میلادی) بهدنبال شایعاتی مبنی بر اسکان آوارگان ارمنی در شهر دوشنبه، مردم اعتراض کردند و در نتیجهٔ درگیری آنان و نیروهای پلیس عدهای زخمی یا کشته شدند. مردم در تظاهرات خود خواستار اصلاحات اقتصادی و سیاسی، بازگشایی مساجد و احیای فرهنگ ملی خود بودند. بهدنبال این درگیریها، فعالیت حزب رستاخیز و حزب دموکراتیک تاجیکستان و حزب نهضت اسلامی غیرقانونی اعلام شد. در نوامبر ۱۹۹۰ میلادی قهار محکموف به ریاست جمهوری برگزیده شد. در ۳۱ اوت ۱۹۹۰ محکموف که با کودتای نظامیان بر ضد گورباچف مخالفت نکردهبود، بهدنبال تظاهرات گستردهٔ مردم مجبور به استعفا شد. در نهم سپتامبر شورای عالی تاجیکستان به استقلال تاجیکستان رأی داد. قدرالدین اصلانف، رئیس شورای عالی و کفیل ریاست جمهوری، فعالیت حزب کمونیست را ممنوع و دارایی آن را ملی کرد، اما شورای عالی ــ که اکثر نمایندگان آن کمونیست بودند ــ اصلانف را برکنار و نبیاف را جانشین وی کرد و ممنوعیت فعالیت حزب کمونیست را لغو نمود. در ششم اکتبر شورای عالی در نتیجهٔ فشار مخالفان، فعالیت حزب کمونیست را به حال تعلیق درآورد و فعالیت حزب نهضت اسلامی را آزاد اعلام کرد. نبیاف بلافاصله پس از آن از کفالت ریاست جمهوری استعفا کرد تا زمینهٔ برگزاری انتخابات فراهم شود. انتخابات ریاست جمهوری سرانجام در ۲۴ نوامبر ۱۹۹۱ برگزار و نبیاف با ۵۷٪ آرا رئیس جمهور شد. رقیب اصلی وی، دولت خدانظروف که از پشتیبانی احزاب اصلی مخالف کمونیستهای پیشین برخوردار بود، ۳۴٪ آرا را به دست آورد، هرچند که مخالفان صحت برگزاری انتخابات را رد کردند. در ماه بعد تاجیکستان به عضویت جامعهٔ کشورهای مستقل مشترک المنافع درآمد.
31 آزادکار به اردو دعوت شدندپس از انقلاب روسیه در سال ۱۹۱۷ میلادی، در رجب ۱۳۳۶ قمری (آوریل ۱۹۱۸ میلادی) شمال تاجیکستان بخشی از جمهوری خودمختار شوروی ترکستان گردید. در ۲ سپتامبر ۱۹۲۰، ارتش شوروی بخارا را تصرف کرد و بساط فرمانروایی منغیتیان را برچید. عالمخان آخرین امیر بخارا به بخارای شرقی گریخت و برای مقابله با ارتش سرخ درصدد گردآوری سپاه برآمد.[۹] در ۲۱ فوریهٔ ۱۹۲۱ میلادی نیروهای شوروی به آبادی دوشنبه رسیدند و آنجا را مقر حکومت خویش در بخارای شرقی ساختند اما موفق به تصرف کامل بخارای شرقی و از جمله شهر دوشنبه نشدند.
31 آزادکار به اردو دعوت شدنددر ۱۲۸۳ قمری (۱۸۶۶ میلادی) روسها خجند و اوراتپه و قلعه ناو و در ۱۲۸۵ قمری (۱۸۶۸ میلادی) بخش علیای رود زرافشان از جمله پنجکنت را گرفتند، در ۱۲۸۶ قمری (۱۸۶۹ میلادی) امیر بخارا، حصار و کولاب را به قلمرو خود ضمیمه کرد؛ بدین ترتیب، شمال تاجیکستان به روسیهٔ تزاری و جنوب آن به امارت بخارا ملحق شد. در ۱۳۰۹ قمری (۱۸۹۲ میلادی) نیروهای روسی وارد پامیر شرقی شدند. در ۱۳۱۳ قمری (۱۸۹۵ میلادی) هیئت مشترک انگلستان و روسیه مرز آسیای مرکزی را، از جمله در پامیر، تعیین کردند. در ۱۳۳۴ قمری (۱۹۱۶ میلادی) مردم آسیای مرکزی، از جمله اهالی خجند و دیگر بخشهای تاجیکستان شمالی، به سبب فرمان تزار روسیه برای سربازگیری، بر او شوریدند
31 آزادکار به اردو دعوت شدندمسلمانان حدوداً از سال پنجاه تا اوایل دههٔ ۱۳۰ مهمترین ولایات این منطقه را فتح کردند و اسلام بهتدریج در میان مردم نفوذ یافت.[۱۸] در سدههای ۳ و ۴ قمری، ماوراءالنهر شاهد بالندگی فرهنگ و تمدن ایرانی، و رواج مجدد بازرگانی و صنعتگری بود. جغرافیانویسان آن روزگار ماوراءالنهر را در زمرهٔ آبادترین سرزمینهای اسلامی توصیف کردهاند. کاوشهای باستانشناسی نیز از رشد و توسعهٔ شهرها و افزایش بیسابقهٔ جمعیت در آن دوران حکایت دارد.[۱۹] دورهٔ سامانی که با نوزایی فرهنگی ماوراءالنهر و خراسان قرین بود، از نظر تاریخنگاران معاصر تاجیک آخرین مرحلهٔ تشکل قومیت تاجیک به شمار میآید. اهمیت این دوره بیشتر به سبب ظهور زبان ادبی فارسی دری است که در نهایت شالودهٔ ملیت تاجیکان آسیای مرکزی و علت وجودی جمهوری تاجیکستان شد. با فراگیر شدن فارسی دری در مقام زبان ارتباطی اقوام ایرانی، زبانهای ایرانی سغدی، بلخی و خوارزمی به تدریج رنگ باختند و فرهنگهای محلی نیز در فرهنگ پهناوری که ادب فارسی جلوهگاهش بود، آمیخت.[۹] در فاصلهٔ ۲۶۱ تا ۳۸۹ قمری تاجیکستان بخشی از قلمرو سامانیان بود تا اینکه ترکان قراخانی با تصرف بخارا، سامانیان را سرنگون کردند و بر آسیای مرکزی مسلط شدند
تاجیکستان در امپراطوری روسیهکهنترین آثار یافتشده در تاجیکستان مربوط به مغارهٔ شخته در پامیر شرقی است که متعلق به دورهٔ میانسنگیاند و نیز بقایای قدیمترین خانهها در جلگههای جنوبی تاجیکستان کشف شده است و متعلق به دورهٔ نوسنگی است. تعداد زیادی از زیستگاههای گروههای انسانی همراه با ابزارها و وسایل آنها، مربوط به عصر برنز در قیراقوم کاوش شدهاست. آثار عصر آهن آغازین به ویژه در پامیر فراوان است و غالباً به قبایل کوچندهٔ سکایی منسوب است.[
تاجیکستان در امپراطوری روسیهتاجیکستان مشتمل بر نواحی تاریخی خجند، فرغانه، زرافشان و پامیر است. این نواحی چهارگانه هیچگاه وحدت سیاسی امروزی را نداشتند و هرکدام از آنها در طول تاریخ در حدود قلمروی دولتها و حکومتهایی بودند که مرکز آنها در بیرون از تاجیکستان فعلی بودهاست. از این رو، سرزمین تاجیکستان را نمیتوان ملاک تاریخ آن کشور قرار داد، هرچند که تاجیکها خود را میراثدار سغدیان، بلخیان، خوارزمیان و سکاییان میدانند
تاجیکستان در امپراطوری روسیهواژهٔ تاجیکستان بهمعنای سرزمین تاجیکها است و از دو بخش «تاجیک» و «ـستان» تشکیل شده که پسوند «ـستان» در زبان فارسی بهمعنای «جایگاه»[۶] یا «کشور»[۷] است و «تاجیک» نیز نام قبیلهای مستقر در این سرزمین در پیش از دوران اسلام است.
تاجیکستان در امپراطوری روسیهتاجیکِستان (به فارسی تاجیکی: Тоҷикистон) با نام رسمی جمهوری تاجیکستان ((به فارسی تاجیکی: Ҷумҳурии Тоҷикистон), Çumhurii Toçikiston) کشوری کوهستانی و محصور در خشکی است که با حدود ۸ میلیون نفر جمعیت در سال ۲۰۱۳ میلادی و مساحتی بالغ بر ۱۴۳٬۱۰۰ مترکیلومربع (۵۵٬۳۰۰ مایلمربع) در آسیای مرکزی قرار دارد. این کشور با افغانستان از جنوب، ازبکستان از غرب، قرقیزستان از شمال، و جمهوری خلق چین از شرق، مرز مشترک دارد
سرزمینی که امروزه تاجیکستان نامیده میشود، پیشتر وطنِ فرهنگهای باستانی متعددی بودهاست که آثار برخی از آنها در محوطهٔ باستانی سرزم یافت شدهاست.[۵] در دوران نوسنگی و در عصر برنز، و در سدههای پس از آن، فرهنگها و ادیان متفاوتی در این سرزمین حضور داشتند که از میان آنها میتوان به تمدن آمودریا، فرهنگ آندرونوو، آیین بودایی، مسیحیان نسطوری، مزدیسنا، آیین مانوی و اسلام اشاره کرد. پادشاهان و حکومتهایی همچون شاهنشاهی هخامنشی، شاهنشاهی ساسانی، هپتالیان، سامانیان، امپراتوری مغول، تیموریان، امپراتوری روسیه، و اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی نیز بر این سرزمین سلطه داشتند. سرانجام پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ میلادی، تاجیکستان مستقل شد ولی بلافاصله درگیر جنگی داخلی گردید که از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۷ بهطول انجامید.
نظام حکومتی تاجیکستان ریاستی است که از ۴ استان تشکیل شده. اکثریت ۸ میلیون جمعیت تاجیکستان را تاجیکها تشکیل میشوند که به زبان فارسی تاجیکی سخن میگویند. بسیاری از تاجیکستانیها به زبان روسی نیز بهمثابهٔ زبان دوم تسلط دارند. ولایت مختار کوهستان بدخشان علیرغم جمعیت پراکندهاش، دارای مردمانی با تنوع گویشهای متفاوت است، گویشهایی همچون روشنی، شُغنانی، اشکاشمی و وَخی.
حدود ۹۳٪ تاجیکستان را رشتهکوههای بلند منشعب از تیانشان، پامیر و آلای دربر گرفتهاست. این کشور دارای یک اقتصاد گذار است که شدیداً به کمکهای مالی و تولیدات آلومینیم و پنبه وابسته است.
تعداد صفحات : 1